آفتاب شرق از تو وامدار
با وجودت دشت و صحرا لاله زار
ماه و انجم سر به درگاهت نهند
از قبالت جلوه در شب میدهند
ای سحاب رحمت ای فصل بهار
بر کویر خسته این دل ببار
ما گدای درگه پاک توایم
چون شقایق پیرهن چاک توایم
راه با یاد تو ای جان دور نیست
مقصد ما مشهد موسی علیست
ضامن ما باش در روز جزا
ما غلام درگه شاه رضا
آرزو دارم که یکبار دگر
خاک پایت را نشانم فرق سر
عندلیبم لیک در وصفت خموش
چون جمالت برده از من عقل و هوش ....
ح.دشتی