آن لقمه که در دهان نگنجد بطلب
و آن علم که در نشان نگنجد بطلب
سری است میان دل مردان خدا
جبریل در آن میان نگنجد بطلب
چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
آن لقمه که در دهان نگنجد بطلب
و آن علم که در نشان نگنجد بطلب
سری است میان دل مردان خدا
جبریل در آن میان نگنجد بطلب