افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

قفل

صد قفل اگر زنم به قلبم

رسوای جهان شوم هماره

از دست زبان بی لجامم

انگشت نما شدم دوباره

هر جا که روم به کوی و برزن

هر لحظه به سوی من اشاره

در هفت سماء و کهکشانها

شد قسمت من یکی ستاره

               اما

ستاره ای است خاموش

از یاد همه شدم فراموش

ح.د

نظرات 2 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 12:45 http://www.ali.com

سلام عزیزم . دومت گرم

سلام به شما
ایول پهلون
علی یارت باشه

نسیم پنج‌شنبه 2 مهر 1388 ساعت 22:54

در دل آتش نشستن کار آسانی نبود



راه را بر اشک بستن کار آسانی نبود

با غرور هم قد و بالای بام آسمانی

بارها در خود شکستن کار آسانی نبود

بارها این دل به جرم عاشقی

زیر سنگینی بار غم شکست

بارها این کودک احساس من

زیر باران های اشک من نشست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد