عید آمد موسم شادی رسید
جان تازه در تن خسته ام دمید
ماه من زلفش پریشان کرد و گفت
خوبتر از دلبر رعنا که دید ؟
هستی از عشق و صفا لبریز شد
غنچه های سرخ گل آمد پدید
زد به مژگان سیاهش بر دلم
یار من سرمه چو در چشمش کشید
یاس و نرگس آمد و گلهای ناز
شاپرک پیلهء تنهایی درید
نازنین عشقت دلم را زنده کرد
در کویر سینه آهویی دوید
باز دست آفتاب نوبهار
روی سرمای زمستان خط کشید
ح.د