یادت عجب به دلم چنگ می زند
بر تابلوی سپید دلم رنگ می زند
نقش درخت پر شاخ و برگ محو در افق
مانی دگر باره به ارژنگ می زند .
ح.د
چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
یادت عجب به دلم چنگ می زند
بر تابلوی سپید دلم رنگ می زند
نقش درخت پر شاخ و برگ محو در افق
مانی دگر باره به ارژنگ می زند .
ح.د