ای مهربان از دیدنت در دل چو غوغا شد
سرگشته شد آخر دلم رسوای رسوا شد
حرمان و غم بگذشت دی رفت و بهار آمد
گل از گلم بشکفته شد شادی چو بر پا شد
تیر نگاهت نازنین چون بر دلم بنشست
دنیا به پیش چشم من زیبای زیبا شد
رفت از سرم هوش ای صنم چونکه ترا دیدم
بر عشق تو آخر دلم مجنون و شیدا شد
امروز من عاشقترین بیدل ترین هستم
فردا غبار کالبدم اینجا و آنجا شد
مینوشم از جام نگاهت جرعه پی در پی
ساقی و جام و میکده آخر مهیا شد ......
ح .د