به اشک دیده می شویم تنت را
دو صد بوسه دهم پیراهنت را
خدا آنروز را هرگز نیارد
اجل بگرفته باشد دامنت را .
ح.د
با خرس خاله ها حذر از دوستی حسن
با نو پیاله ها حذر از دوستی حسن
دست مودت به علی ده به شیر حق
اما رجاله ها ، حذر از دوستی حسن
ح.د
مرسی که دلت راه به قلبم دارد
مرسی که مرا مونس و همدم دارد
هر چند که بین من و تو فاصله هاست
مرسی که هنوز هم به یادم دارد .
ح.د
دل ما را ز بس بشکست دلدار
نباشد جز خودش یاری خریدار
نهد مرهم ز اشک دیده بر دل
زند بر سنگ خارا یش دگر بار .
ح.د
حتی اگرم دست دهد این دوران
دیگر نگریزم ز سرای کوران
یعنی که مرا ندید و نشناخت کسی
یعنی که سیاهوشم به چنگ توران .
ح.د
فصلی است که غم به دل سرازیر شده است
بال و پر من ز غصه زنجیر شده است
تا یار من آید به برم ...... می دانم
گویند به او که اندکی دیر شده است .
ح.د