و انا لا املک فی الدنیا غیر احزانی و عیناکی ......
ما پادشه عشق و زغم مالامال
رسوای جنوبیم و غریبم به شمال
شد قسمت ما دو چیز از دار جهان
خون جگری هست و دگر اشک زلال .....
ح.د