از بوسه تو مرده با روان تانی کرد
وز چهره دل پیر جوان تانی کرد
رخ گاه گل و گه ارغوان تانی کرد
وز غمزه فریب جادوان تانی کرد
عنصری
تانی :توانی
غمزه : به ابرو و چشم اشارت کردن