به دختر عمه ام که امشب تولد مرحوم پسرشه
*
از برای تولدت مادر
جای کیکت رطب بیاوردم
روی سنگ مزارت ای مادر
سفره ای را زجان بگستردم
آه ای نازنین من ، پسرم
خود ندیدی چه آمده به سرم
رفتی ای جان نه وقت رفتن بود
بازگرد ای پناه و همسفرم
روز میلاد توست اما من
بر مزارت به سوگ بنشستم
همه ساله به جشن و شادی و شعر
آه ز امسال غصه و ماتم
همه ساله چه هدیه هایی بود
از گل و سنبل و عطر و لباس
لیک امسال بهر شادی تو
هدیه ام فاتحه است با صلوات .
حسین دشتی