-
پیر عاشقان
پنجشنبه 13 خرداد 1389 19:04
بگشوده دستش آسمان استاده اند افلاکیان روح خدا را میبرند تا عرش تا باغ جنان * طوفان فتاده از نفس دریا شده بی یار و کس دنیا شده همچون قفس از بعد پیر عاشقان * داغ یتیمی بر دلم غصه سرشته در گلم گل رفت و مانده حنظلم با ناله و اشک و فغان * صحرا سکوتش را شکست زنجیر زلف شب شکست خورشید رفته چون ز دست ظلمت بتازد بی امان * باران...
-
شهر من
جمعه 3 اردیبهشت 1389 06:30
برای زادگاهم ، بندر دیلم بوسه زد دریا به پای شهر من آتش است بر قامتش چون پیرهن موجها بهر طوافش آمدند در حریم ساحلش محرم شدند ای دیار آریاییها نشان باغ فردوسی به قلبم بی گمان بندر زیبای من درّ جنوب ای تو والاتر ز هر چه نیک و خوب ای دیار خاطرات جاودان همچو خورشیدی به قلب کهکشان قلعه ات یادآور عهد کهن اسم تو حک شد به...
-
مولانا۵۲
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1389 21:23
در دایره وجود موجود علی است اندر دو جهان مقصد و مقصود علی است گر خانه اعتقاد ویران نشدی من فاش بگفتمی که معبود علی است
-
حدیث جوانی / رهی معیری
چهارشنبه 25 فروردین 1389 06:19
اشکم ، ولی به پای عزیزان چکیده ام خارم ، ولی به سایهء گل آرمیده ام با یاد رنگ و بوی تو ای نوبهار عشق همچون بنفشه سر به گریبان کشیده ام چون خاک ، در هوای تو از پا فتاده ام چون اشک ، در قفای تو با سر دویده ام من جلوهء شباب ندیدم به عمر خویش از دیگران حدیث جوانی شنیده ام از جام عافیت ، می نابی نخورده ام وز شاخ آرزو، گل...
-
ای ایران / حسین گل گلاب
جمعه 13 فروردین 1389 20:27
ای ایران ای مرز پرگُهر ای خاکت سرچشمهٔ هنر دور از تو اندیشهٔ بَدان پاینده مانی تو جاودان ای دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم مهر تو چون، شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما سنگ کوهت درّ و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است مهرت از دل...
-
فایز۷۲
پنجشنبه 12 فروردین 1389 06:49
رخ تو دلبرا مانند ماه است رخ من از غمت چون برگ کاه است به فایز عهد یاری بسته بودی مگر نه عهد بشکستن گناه است ؟
-
بوی عیدی / شهریار قنبری
شنبه 7 فروردین 1389 18:58
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی، وسط سفرهی نو بوی خوب نعنا ترخون سر پیچ کوچهها [بوی یاس جانماز ترمۀ مادر بزرگ] با اینا زمستونو سر می کنم با اینا خستگیمو در میکنم شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکهی عیدی از شمردن زیاد بوی اسکناس تا نخوردهی لای کتاب با اینا زمستونو سر می کنم با اینا خستگیمو در...
-
الا یا ایها اساقی/حافظ
سهشنبه 3 فروردین 1389 08:11
الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها Arise, oh cup-bearer, rise! And bring To lips that are thirsting the bowl they praise, For it seemed that love was an easy thing, But my feet fallen on difficult ways . به بوی نافه ای کآخر صبا زان طره بگشاید ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در...
-
مولانا 51
دوشنبه 2 فروردین 1389 07:37
دستت دو و پایت دو و چشمت دو رواست اما دل و معشوق دو باشند خطاست معشوق بهانه است و معبود خداست هر کس که دو پنداشت جهود و ترساست
-
عید آمد
یکشنبه 1 فروردین 1389 08:20
عید آمد موسم شادی رسید جان تازه در تن خسته ام دمید ماه من زلفش پریشان کرد و گفت خوبتر از دلبر رعنا که دید ؟ هستی از عشق و صفا لبریز شد غنچه های سرخ گل آمد پدید زد به مژگان سیاهش بر دلم یار من سرمه چو در چشمش کشید یاس و نرگس آمد و گلهای ناز شاپرک پیلهء تنهایی درید نازنین عشقت دلم را زنده کرد در کویر سینه آهویی دوید باز...
-
خوش به حال غنچه های نیمه باز
شنبه 29 اسفند 1388 19:56
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته ، باران خورده ،پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس ، رقص باد نغمهء شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک - که...
-
باز کن پنجره را
شنبه 29 اسفند 1388 06:31
-
بهاران خجسته باد
شنبه 29 اسفند 1388 06:19
به پایان آمد ایام سیاهی زنو تابید انوار خدایی هوا از لطف یزدان پر طراوت زمین سرسبز پوشیده است قامت اسیران چون رها گردند از بند نشیند بر لب اطفال لبخند روان سویم نسیم نوبهاران ندای دلکش و بانگ هزاران الا یا ایها الساقی دوباره به دور بادهء می کن اشاره نثار مقدمت گر جان بدادیم در جنت به روی خود گشادیم خزان بار دگر مهزوم...
-
پیامک
جمعه 28 اسفند 1388 06:53
بهار شد در میخانه باز باید کرد به سوی قبله عاشق نماز باید کرد نسیم قدس به عشاق باغ مژده دهد که دل ز هر دو جهان بی نیاز باید کرد
-
ای سال نو
جمعه 28 اسفند 1388 06:51
ای سال نو که می نهی قدم به قلب ما با خودت بیار کاروانی از زلال خنده ها با خودت ببر دودهء سیاهیا زنگار غصه ها کینه ها ای سال نو بزن شرر تا سپیده سحر در آسمان دیدگان مردمان شود جلوه گر.... ح. د
-
شیر پیر بسته / اخوان
پنجشنبه 27 اسفند 1388 23:13
دیدی دلا که یار نیامد گرد آمد و سوار نیامد بگداخت شمع و سوخت سراپای وآ ن صبح زرنگار نیامد آراستیم خانه وخوان را وآن ضیف نامدار نیامد دل را و شوق را و توان را غم خورد و غمگسار نیامد آن کاخ ها ز پایه فرو ریخت وآن کرده ها به کار نیامد سوزد دلم به رنج و شکیبت ای باغبان بهار نیامد بشکفت بس شکوفه و پژمرد اما گلی به بار...
-
جمال محمد (ص)/سعدی
جمعه 14 اسفند 1388 06:18
ماه فرو ماند از جمال محمد (ص) سرو نباشد به اعتدال محمد (ص) قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد (ص) وعده دیدار هر کسی به قیامت لیله الاسری شب وصال محمد (ص) آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی (ع) آمده مجموع در ظلال محمد (ص) عرصهء گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد (ص) وآن همه پیرایه بسته جنت...
-
فایز۷۱
چهارشنبه 12 اسفند 1388 02:36
به لب خال سیاهت جایگاه است شب من بدتر از خال سیاه است به فایز بوسه ای زآن لب عطا کن که گر محروم میسازی گناه است
-
اغاز امامت
پنجشنبه 6 اسفند 1388 04:11
آغاز امامت امام مهدی (عج) است هنگامهء خنده و نشاط و شادی است برخیز به تبرک قدوم مولا فردا که می رسد پر از آزادی است ح.د
-
مولانا۵۰
پنجشنبه 29 بهمن 1388 06:34
چون دید مرا مست بهم برزد دست گفتا که شکست توبه ،باز آمد مست چون شیشه گری است توبهء ما پیوست دشوار توان کردن و آسان بشکست
-
عکس موعود
دوشنبه 26 بهمن 1388 09:28
-
پیامک
دوشنبه 26 بهمن 1388 09:25
زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟ بی پناهم ، خسته ام ، تنها ، به د ا دم می رسی؟ گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟ من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرا به د ا دم می رسی
-
عکس بارگاه ثامن الحجج
دوشنبه 26 بهمن 1388 09:18
-
غروب غمزده
شنبه 24 بهمن 1388 07:23
غروب غمزده بی تو چقدر دلگیر است مرور خاطره ها کنج ذهن درگیر است لجام غم دگر از دست دل به در رفته است به پای خنده دگر باره نیز زنجیر است امان ز دار جهان کس گریز نتواند که دام اجل ناگزیر تقدیر است مرادف است به نیکی چو نام سید ما کتاب حسن تو محتاج هزار تفسیر است عمارتی به دل مردمان بنا کردی که پنجره هایش رو به باغ انجیر...
-
عکس موعود
جمعه 23 بهمن 1388 22:31
-
نوحه ۲۸ صفر
جمعه 23 بهمن 1388 22:04
باز این دل سودائی دارد غم و افغانها بارد ز یم چشمش خونابه چو بارانها باز از غم جانسوزی گوید سخنی این دم از هجر رسول حق آن خسرو خوبانها بنشین و ببار این دم از دیده و دل با هم زیرا که برفت از دست آن منجی انسانها هم عرش سماء خونین هم فرش زمین خونین بی شک که شب خون است در بحر و بیابانها شب تار و دلم زار است در دیده و جان...
-
آب زنید راه را
سهشنبه 20 بهمن 1388 18:38
آب زنید راه را ، هین که نگار می رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد راه دهید یار را ، آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می رسد چاک شده است آسمان غلغله ای ست در جهان عنبر و مشک می دهد سنجق یار می رسد رونق باغ می رسد چشم و چراغ می رسد غم به کناره می رود ، مه به کنار می رسد تیر روانه می رود سوی نشانه می رود ما...
-
اربعین
جمعه 16 بهمن 1388 18:55
صد نوحه برلب مانده و صد غصه بر جان داغی به سینه دارم از اندوه و هجران صد اربعین انگار بگذشته است بر ما از لحظه ایی که تشنه لب کشتند باران داغ یتیمی شد مکرر بر دل من تا دیده ام بار دگر گلزار جانان از شام برمیگردم از شهر پر آشوب ویرانه گشته کاخ ظلم از خشم طوفان شام غریبان است همه عمرم پس از تو بی شمس روی تو ندارم هیچ...
-
معدن ایثار
چهارشنبه 14 بهمن 1388 03:12
صد چشمه وفا اندر مشک تهی یار است صد ابر نباریده در دیدهء خونبار است شمشاد قدش هر چند خم گشته ز بار غم به ابروش نیارد خم که او معدن ابثار است سقایی که امید صد قافلهء دل بود رو سوی خیام نآورد گویی که گنهکار است مهتاب رخش رشک صد کوکب و انجم بود افسوس که ماه ما با چهرهء خونبار است خورشید دو چشمانش پنهان به کسوف تیر رفته...
-
عکس موعود
جمعه 9 بهمن 1388 12:32