افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

عناوین یادداشت‌ها

  • دلسوزی سه‌شنبه 24 مرداد 1396 10:50
    دل نسوزانم دگر بر مردمان دون و پست چونکه جام دل به سنگ تهمت آنها شکست . ح.د
  • پرسش سه‌شنبه 24 مرداد 1396 10:14
    چه می شد ای شیطان تو سجده می کردی ???? ح.د
  • روضه خوان سه‌شنبه 24 مرداد 1396 09:51
    روضه خوان تا به تیر و مشک رسید . چاه خشک دلم به اشک رسید . ح.د
  • لوطیان سه‌شنبه 24 مرداد 1396 09:37
    لوطیان شهر سنگم می زنند آبروی خویشتن را می برند. ح.د
  • مدیر سه‌شنبه 24 مرداد 1396 09:36
    مدیر با سامسونتی پر از افاده وارد شد . ح.د
  • گنه کار سه‌شنبه 24 مرداد 1396 09:34
    من گنه کارم ز آنروی که نفس می‌کشم ح.د
  • سلام سه‌شنبه 24 مرداد 1396 09:22
    سلام به سر به راس بر نیزه پس از قرنها اظطراب و دلهره هنوز هم ز حنجره ات خون تازه می ریزه گلو و حنجر سنان و خنجر به رنگ احمر خروش دیگر الله اکبر ح.د
  • عصمت نگاه شنبه 17 تیر 1396 06:09
    اسمت از روز ازل بر لب من جاری بود عصمتی داشت نگاهت که خریداری بود شاید آندم که سرشتند گلم را با عشق شفق جان تو در سینه ی من ساری بود رمز گونه سخنی با تو حکایت دارم از چه ات با من شوریده ستمکاری بود فاش شد وقت سحر قصه دلدادگی ام داستانی است که بر هر سر بازاری بود سایه سرو سهی دست دهد با تو اگر شکوه از بخت بد و گریه و...
  • بهانه جمعه 2 تیر 1396 03:58
    وقتی که دل بهانه چشمان تو گرفت ابر فراق ، نم نم باران تو گرفت یار از کفم برفت و فقط یاد او بماند آخ از فلک که همیشه پایان تو گرفت. ح.د
  • قاصدک جمعه 2 تیر 1396 03:55
    سر زد از دلم مهر عشق تو در سپیده دم . قاصدک شدم گرد کوی تو بال و پر زدم. روزگار اگر مهربان نبود با من حزین عاقبت ولی نازنین من پیشت آمدم. ح.د
  • تیر ماه جمعه 2 تیر 1396 03:47
    باز ماه تیر و رگبار غم است برگهای گونه ها پر شبنم است آه حسرت بر دلم بنهاد و رفت دیدگانم از غمش چون زمزم است . ح.د
  • زخم زمانه پنج‌شنبه 1 تیر 1396 22:28
    نزدیک تر از تو ، کس به قلب من نیست از زخم زمانه ، آه ...کسی ایمن نیست برخیز و بیا ، که دل هوایت کرده آواره کسی به این سرا ، چون من نیست. ح.د
  • جان جهان پنج‌شنبه 1 تیر 1396 22:20
    زآنروی به قلب خسته ام ، جا داری چون سرو سهی ، قامت بالا داری یاران من از قبیله ی دیروزند ای جان جهان ، تو رنگ فردا داری . ح.د
  • جوانه پنج‌شنبه 1 تیر 1396 03:44
    نیست جز آنکه جوانه زده عشقت به دلم بر در پیر مغان راه به ظلمت نبرم در دلم جنگلی از عشق به پا خواهد شد گر فلک دست دهد باز به پیرانه سرم از تو و یاد تو یک لحظه رها نتوانم عشق ! میراث رسیده است مرا از پدرم رفتن و آمدن از عشق سخن ها گفتن خوش حدیثی است دلارام به وقت سحرم سایه تاک کنون بر سر ما گسترده است صوفیان را به در...
  • نسیم چهارشنبه 31 خرداد 1396 03:55
    آیا نسیمی می وزد از کوی دلدارم تا لحظه ای بر شانه هایش دست بگذارم حتی اگر باد صبا از کوی او نگذشت هیهات از عاشق شدن من دست بردارم تسلیم ! این واژه بسی گنگ است و نامفهوم امید آنکه با تو گویم ... دوستت دارم رندانه بردی دل ز ما ای شاخ شمشادم هرگز مبادا ، دل به غیر یار بسپارم اسمت تجلی همه زیبایی و خوبی تو نیک کرداری و من...
  • بندر دیلم سه‌شنبه 30 خرداد 1396 19:50
    اشکی ز چشم خدا ، چون فرو فتاد شوری پدید آمد و دیلم بنا نهاد باشد که جان به فدای وطن کنم ای سرزمین ! آه تو را غصه ها مباد ... ح.د
  • ای دل دوشنبه 29 خرداد 1396 22:29
    ای دل ز چه رو هوای یاران داری در دیده هزار قطره باران داری گویا که اسیر قلعه نای شدی صد زخم به دل ، ز داغ هجران داری . ح.د
  • سیزده دوشنبه 29 خرداد 1396 22:21
    به در شد سیزده ، اما ز جانم غم یاد تو هرگز رفتنی نیست اگر چه ساکن دیر مغانم حدیث غصه هایم، گفتنی نیست. ح.د
  • غزال دوشنبه 29 خرداد 1396 04:29
    آتش به اختیار گشودی به قلب من از تیربار ناوک مژگانت ای غزال صحرای دل در عطش خنده های توست چشم انتظار بارش بارانت ای غزال از دودمان صبرم و از ایل سرنوشت پایان بنه گلم ، تو به هجرانت ای غزال دنیا گلستان شود آخر از آن سبب از چشمه چاه زنخدانت ای غزال همچون کلیمیان که به تیه اندرون شدند سرگشته کوی و بیابانت ای غزال پایان...
  • ببوسمت آیا جمعه 26 خرداد 1396 14:17
    رسیده سیب نگاهت ، ببوسمت آیا فتاده عشق به پایت ، ببوسمت آیا سفر چو قاصدک از شهر گل نمودم و باز دوباره کوی و سرایت ، ببوسمت آیا تویی محبوبه دلها ، چرا نباید گفت بجز از جور و جفایت ، ببوسمت آیا نهان ساخته ام ، کنج دل ، حدیث غمت نشسته دل به عزایت ، ببوسمت آیا مرید پیر مغان ، صبر را نداند چیست مرا بخوان به دعایت ، ببوسمت...
  • اشک یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 20:28
    مرا با اشک چشمانت سرشتند دو چشم پر ز بارانت سرشتند ازل بود و تو بودی و من زار مرا از جمله یارانت سرشتند ح.د
  • نوروز جمعه 29 اسفند 1393 01:01
    نوروز خوش است در کنارم باشی در خاک وطن رفیق و یارم باشی یا رب سببی ساز که باز آید او تا روز ابد تو نو بهارم باشی ح.د
  • رها جمعه 24 بهمن 1393 19:19
    نثارت دل و قلب و روحم همه بدونت وجودم پر از واهمه امیر دل بی قرارم تویی دلیل غم بی شمارم تویی رها چون گل قاصدک بوده ام کنون در کنار تو آسوده ام گسستن دگر نبود آسان ز تو کویرم ... همه لطف باران ز تو هلاهل چه دانی ؟ همه هجر توست که مهرت به دل نهاد روز نخست لبانم اگر بوسه باران شدی !! دلم سبز همچون بهاران شدی !! گمانم...
  • حادثه پنج‌شنبه 16 بهمن 1393 22:38
    مپسند ز عشق تو ای یار پریشان گردم از جفای تو و از حادثه ویران گردم نوش دارویی و من سخت به تو محتاجم همچو سهراب یل از لشکر توران گردم تا بیایی برود فصل زمستان یکسر با تو ای خوب ترین سبز و بهاران گردم صبر گفتند که نیکو بود اما چه عجب ترسم آنست اسیر غم و خسران گردم راز عشق تو شکایت به خدا خواهم برد بغض رخصت بدهد دیده ی...
  • مدح مولا در شعر حافظ جمعه 11 مهر 1393 04:27
    مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار مدار سیر کواکب به امر کن فیکون قرار داد بر این طاق گنبد دوار ز هفت کوکب سیّاره و دوازده برج کنند سیر مخالف ثوابت و سیّار به هر حصار ز گردون که آسمان خوانیش معیّن است به سیّاره کوتوال حصار نه آسمان ز ملائک به امر حق مشغول به سجده درگه تسبیح و ذکر و...
  • بوسه سه‌شنبه 21 مرداد 1393 20:42
    مرا با بوسه ای آباد گردان ظهور لحظه های شاد گردان عزیزم تا به کی چشم انتظاری اسیرم ! دلبرا آزاد گردان . ح.د
  • هشدار پنج‌شنبه 16 مرداد 1393 21:21
    دنیا به من آموخت که گرگند همه هرچند که ظاهرا" قشنگند همه هشدار ! به این مردمکان دل ندهی خالی ز محبتند و سنگند همه .... ح.د
  • یاد پنج‌شنبه 5 تیر 1393 19:55
    به این زودی مرا از یاد بردی به امواج غم و غصه سپردی هزاران بار مردم از فراقت چرا ای جان مرا با خود نبردی ؟ ح.د
  • برگرد یکشنبه 18 خرداد 1393 20:32
    دلتنگ توام عزیز نازم برگرد ای مونس و ای محرم رازم برگرد دیدار اگر چه لحظه ای بیش نبود در سوز و گدازم همه عمرم برگرد. ح.د
  • گریه کن یکشنبه 18 خرداد 1393 20:28
    ابر باران زای چشمم گریه کن عصر عاشورای جانم گریه کن ظهر اگر بگذشت با قتل حسین مهدی آید سرو نازم گریه کن . ح.د