-
سیاه ووش
یکشنبه 3 شهریور 1392 16:23
حتی اگرم دست دهد این دوران دیگر نگریزم ز سرای کوران یعنی که مرا ندید و نشناخت کسی یعنی که سیاهوشم به چنگ توران . ح.د
-
فصل غم
یکشنبه 3 شهریور 1392 16:20
فصلی است که غم به دل سرازیر شده است بال و پر من ز غصه زنجیر شده است تا یار من آید به برم ...... می دانم گویند به او که اندکی دیر شده است . ح.د
-
رسوا
یکشنبه 3 شهریور 1392 16:17
راهی است میان دل من تا دل تو رسوا دل من شده است و رسوا دل تو آخر صنما برس به داد دل من شیدا دل من غرق تمنا دل تو . ح.د
-
احسنت
پنجشنبه 31 مرداد 1392 17:19
احسنت به آن ناز و ادایی که تو داری احسنت به آن زلف رهایی که تو داری حسرت به دل تازه جوانان بنهادی ای پیر طریقت به خدایی که تو داری ما را به جز از غصه ندادند به دنیا دلخون همه از جور و جفایی که تو داری در دست من از زلف تو یک تار اگر بود عالم همه دل خوش ز وفایی که تو داری رنجی است مداوم چو نباشی به بر ما از حسن و جمال و...
-
تبعیدی
سهشنبه 29 مرداد 1392 19:43
در حافظه ی ملت ایران ماندی بس نور به شام سیهش تاباندی کشور ز تو آزادگی آموخت ولی خود گوش به تبعید چرا خواباندی ؟ **** تا شاه چنین ظلم و ستم کردستی دولت بشکسته است بدین تردستی ره برده به اجنبی و شعبان بی مخ بنشسته به می گساری و هم پستی **** مردی ز تو آموخته مردانه گیش گیتی ز تو آموخته پاینده گیش صبری که تو بر این همه...
-
نمایشگاه
سهشنبه 29 مرداد 1392 19:31
نمایشگه که محمودش ببخشید به عذت ، تار و هم پودش ببخشید چو دولت کرد ملغی ، بخشش وی کنون ملت بیاسودش .... ببخشید !!! ح.د
-
پایان هستی
دوشنبه 28 مرداد 1392 18:56
رنگین کمانی در افق ، پیدا شدستی کم کمک عاشق شدم اما چرا ، دل را شکستی کم کمک یادش به خیر اون کوچه ها ، اون هشتی در خونه ها در سایه سار نارون ، با ما نشستی کم کمک آن روزگاران یاد باد ، با مهربانان یاد باد دلخوش به دیدارت ولی ، آخر تو جستی کم کمک دل را به دستت داده ام ، در دام غم افتاده ام ای ساغر و ای باده ام ، ای شور...
-
آهو
دوشنبه 28 مرداد 1392 18:49
زندانی چشمان خمارت گشتم شیدا به همه ایل و تبارت گشتم هر چند دلم شیر و پلنگ و ببر است آهو شدم و مفت شکارت گشتم . ح.د
-
ساحل
شنبه 26 مرداد 1392 21:14
اسم تو را به ساحل قلبم نوشته اند یکبار نه ، دو بار نه ، دمادم نوشته اند همزاد غصه است دل ساده ام از آنک نام تو را با غم و ماتم نوشته اند . ح.د
-
ارژنگ
شنبه 26 مرداد 1392 21:08
یادت عجب به دلم چنگ می زند بر تابلوی سپید دلم رنگ می زند نقش درخت پر شاخ و برگ محو در افق مانی دگر باره به ارژنگ می زند . ح.د
-
وداعیه رمضان
جمعه 18 مرداد 1392 09:57
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکباره چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بی قدری ما چون نشود فاش به عالم ماهی که شب قدر در او بود...
-
فدایی
جمعه 18 مرداد 1392 08:49
رها به دست باد ، چو بادبادکی ربوده سرنوشت ، ز دست کودکی مرا نوشته اند ، فدایی وطن به شور بابکی ، به راه مزدکی ح.د
-
روح واحد
دوشنبه 14 مرداد 1392 21:20
احترامی نیست دیگر عاشقان را از چه رو ؟ مجلسی آراستند و یار غرق گفتگو یار را خواهد رقیب از ما جدا سازد ولی روح واحد در دو تن هستیم ، بیش از این مگو ح.د
-
افتخار دل
دوشنبه 14 مرداد 1392 21:17
افتخار دل ، همه از یاد توست انعکاس غصه از فریاد توست دست دل یک شب ز دستت دور شد این همه می دانم از بیداد توست ح.د
-
یاد تو
دوشنبه 14 مرداد 1392 17:23
موجودی انبار دلم ، یاد تو و بس شاه است به دربار دلم ، یاد تو و بس تاج غم تو بر دل من چون بنهادند گشته ز چه غمبار دلم ؟ یاد تو و بس ح.د
-
افسوس
یکشنبه 13 مرداد 1392 19:15
سنگی زده ای به شیشه جام دلم افتاده غمت به گوشه دام دلم وقتی بگریخت آهوی وصل تو باز افسوس دوباره گفت ناکام دلم ح.د
-
مترادف
یکشنبه 13 مرداد 1392 19:13
یعنی مترادف درخت سیبی یعنی که مبرا ز خطا و عیبی وقت است مرا شناسی ای خوبترین از عشق و هنر ، نفرت و غم ، ترکیبی ح.د
-
فواره
یکشنبه 13 مرداد 1392 19:11
مردی نبود مرا چنین خوار کنی در محبس عشق خود گرفتار کنی حسرت به دلم چو قطره ی فواره در اوج بری سپس نگونسار کنی ح.د
-
درد
یکشنبه 13 مرداد 1392 19:09
دردی است غمت ، دلم به خون آورده است دشتی است که لاله واژگون آورده است یک روز نشان خانه اش پرسیدم صد روز جواب سرنگون آورده است . ح.د
-
وزیر
یکشنبه 13 مرداد 1392 04:42
گفتند وزیر تو فلان باید بود یا مش رجب و یا رمضان باید بود گر دکتر و پرفسور صدارت گیرند سر سبز بهار ما خزان باید بود گفتند وزیر تو چنان باید بود در معرکه چون شیر ژیان باید بود در روز معرفی به مجلس ، اما کم رو و خموش و بی زبان باید بود گفتند وزیر تو اصولی باید هم بچه زرنگ و هم فضولی باید گر مرد بود همچو برد پیت باشد گر...
-
کابینه تدبیر و امید
یکشنبه 13 مرداد 1392 00:39
کابینه تدبیر وامیدی داری در دست توانگرت کلیدی داری ای منتخب مردم آزاده بدان در محضر حق روی سپیدی داری ح.دشتی
-
اینجا
جمعه 11 مرداد 1392 18:20
اینجا همه پیوسته تو را می خوانند لب تشنه و دلخسته تو را می خوانند ای ابر بهار ! بر سر باغ ببار گل های زبان بسته تو را می خوانند سید حسن حسینی
-
کوچه های کوفه
یکشنبه 6 مرداد 1392 04:53
کوچه های کوفه رنگ غم گرفت بعد مولا ، غصه را همدم گرفت کوفه خالی از حضور سبز اوست ناله ای در چهار سوی عالم گرفت تیغ جلادان شب بر فرق نور آسمان ز اندوه وی ماتم گرفت سرگذشت تلخ تاریخ بشر بهترین را از بنی آدم گرفت اشک در چشم یتیمان بی قرار دیده هاشان چشمه ی زمزم گرفت خنده از لبهای دنیا محو شد غصه دلها را چو بیش و کم گرفت...
-
شق القمر
جمعه 4 مرداد 1392 04:29
به زهر کینه ، تیغ فتنه ، تر کرد علی را غوطه ور در خون سر کرد شگفتا ، هیچ کس این راز نگشود چگونه کافری شق القمر کرد محمدرضا سهرابی نژاد
-
تیه
پنجشنبه 3 مرداد 1392 20:24
تیه ات درد منو درمون وکرده به صحرای دلوم بارون وکرده یکایک از دلوم غمها وبرده تیه ات کار منو آسون وکرده تیه : چشم ، دیده در گویش لری ح.د
-
شرنگ
پنجشنبه 3 مرداد 1392 20:20
دلم پر ز تشویش و پر اظطراب هزاران بیابان فریب و سراب شکستند دل را به سنگ جفا به کامم شرنگ است جای شراب ح.د
-
تسلای درد
پنجشنبه 3 مرداد 1392 20:18
نشسته به دل یاد پاکت هنوز شقایق به خون سینه چاکت هنوز اگر چه غریق غم و غصه ام تسلای درد است خاکت هنوز ح.د
-
دریای دل
پنجشنبه 3 مرداد 1392 20:16
دریای دلم کرانه اش نا پیداست چون پنجره ای گشوده بر سوی خداست یک عمر پی خانه ی تو می گشتم غافل که غمت همیشه همخانه ی ماست ح.د
-
حسرت ...
دوشنبه 31 تیر 1392 14:39
حسرت لبهات را لبهای باده خورده بود ساقی انگور جمالت را بسی افشرده بود از کدامین میکده بیرون شدی با شور و حال در طریقت مرد و زن اینجا و آنجا مرده بود فاش گشته راز عشاقت به فنجانهای فال صد هزاران دلبر از هجر رخت افسرده بود ظهر آدینه بشد از کف نیامد شاه مهر انتظارش صبر و طاقت را ز جانها برده بود ناز تا کی سرو قامت میکنی...
-
حرفی بگو ...
دوشنبه 24 تیر 1392 15:04
حرفی بگو بشکن سکوت مرگبارم پایان بنه بر فصل سرد و غصه دارم می خوانمت تا گویمت راز دلم را می خواهمت از جان و از دل نوبهارم یاس سپیدی نوعروس باغ و گلشن دیوانه من کز هجر رویت بی قرارم در انتظاری سخت ماندم وای بر من دل را چرا بر بی وفایان می سپارم ؟ نومید هر چند از وفای مه رخانم بر مهر ایزد اورمزد امیدوارم ژاله چکید از...