-
مطروحه حضرت آقا
یکشنبه 20 فروردین 1391 22:50
« رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانه ی دل رنگین چو برگ شقایق خونین چو افسانه دل » جامی ز دلها ربودی آنسان که یادت همه عمر در خاطر مردمانت ماند و جانانه دل آنسان ربودی ز دل جام با عشق گشتی چو همنام شب از غم تو سیه فام غم گشته کاشانه دل نوشیده ای جام غم را دردی کشان و الم را عاجز به وصفت قلم را سوخته پروانه دل بوسیده غم دست...
-
افسانه
سهشنبه 8 فروردین 1391 19:56
می خواهم آغوش تورا ، ناز تورا نوش تورا ای قمری نغمه سرا ، کردی فراموشم چرا ؟ افتاده ای چون ژاله ای از دیدگان آسمان ای نازنین محض خدا یک امشبی با من بمان رسوای عالم شد دلم ، لبریز ماتم شد دلم عشق دمادم شد دلم ، بر کوی ما یکدم درآ تا خویش را بسپرده ام بر موجهای سرنوشت گه سوی دوزخ میبرم ، گاهی نواحی بهشت حال مرا جز...
-
فایز۸۱
یکشنبه 21 اسفند 1390 22:02
اگر از روی تو مهجورم ای دوست ز درد دوریت رنجورم ای دوست جدا فایز ز تو نز بی وفایی است خدا داند که من مجبورم ای دوست
-
در مدح آقا علیعباس ابن امام کاظم(ع)
دوشنبه 1 اسفند 1390 00:22
آرامش کویر دلم را شکسته است یادت ، که در کنج دل من نشسته است قصری بساخته ای از عشق در دلم قصری که پاسبان درش صد فرشته است احساس می کنم حرمت خانهء دل است این بارگاهی است که به معراج واصل است عمرم دگر به بی خبری نگذرد ، چرا ؟ - در آسمان جان من عشق تو کامل است لاله اگر دمد ز تربت پاکش ، عجب مدار این سرزمین به نام شریفی...
-
آه من العشق و حالاته
دوشنبه 1 اسفند 1390 00:19
سعی دلم رو به سرانجام شد بار دگر روز مرا شام شد کون و مکان راحت و آرام شد توسن دل با نظری رام شد ننگ دگرباره مرا نام شد آیینه دهر سیه فام شد امر به مستوری آلام شد آه من العشق و حالاتِه احرق قلبی به حراراتِهِ راحت و آرام زعشقت مباد لطف وجود ازلی شد زیاد نام ز دیده سپرم دست باد رونق دیدار مبادا کساد هست غلام طلبم خانه...
-
شاه جهان
دوشنبه 3 بهمن 1390 19:22
ای شاه جهان اگر چه از عشق در روز ازل مرا سرشتند بر طالع من چرا همان دم نقش غم و غصه را نوشتند * ویرانه دل به دستت آباد کی میشود ای عزیز دوران تاراج برفت قلبم ای دوست از حمله ی بی امان هجران ** رسم است جفا و بی وفایی از جانب دلبران زیبا ای شاه جهان زیان چه دارد گر جانب بی دلان بیایی *** بگذار که چشم بی قرارم روشن شود...
-
در منقبت حضرت علی اکبر (ع)
دوشنبه 3 بهمن 1390 19:18
عزم دیدار تو چندی در دلم افتاده است از بعیدم گویمت هر صبحگاهان السلام لیس عندی جز غم دیدارت ای شبه رسول کی به پایان میرسد این درد و هجران السلام یاس در شبهای جمعه سوگواری می کند بر تو و بر مادرت ای جان جانان السلام اکبر مولا حسینی بر پیمبر نور عینی بر قلوب شیعیان همچون بهاران السلام کاش یکبار دگر بوسه زنم بر خاک پات...
-
در ره عشق
جمعه 11 آذر 1390 20:21
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم (مرحوم سید حسن حسینی)
-
پیامک
چهارشنبه 9 آذر 1390 21:58
نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند و لاغیر . صحرای بلا به وسعت همه ی تاریخ است . سید مرتضی آوینی
-
غدیر
جمعه 27 آبان 1390 18:52
غم را بگو که برون شو ز سینه ام الیوم اکملت لکم دین شنیده ام دریای عشق به تلاطم در آمده است جز دوستی آل محمد (ص) ندیده ام یا ایها الرسول بلغ رسالتک این آیه را به قیمت جانم خریده ام راهم جدا مباد ز محمد و عترتش آن قطره ام که به دریا رسیده ام خم خانه ای که ساقی ان مرتضی بود بر درگهش همه عمر آرمیده ام مستان غدیر شد بیارید...
-
دور از خیال همه
چهارشنبه 25 آبان 1390 21:43
دور از خیال همه ، در خیالمی با من بگو که همان سیب کالمی تو روزنی غزل نور بر دلی داری جواب ؟ راه گشای سوُالمی ای عشق ، گرچه مرا زنده میکنی خود حق بده که اکثر شبها وبالمی آهی و ماهتاب به ظلمت سرای من ماهی ولی نزاری و هر شب هلالمی مدلول بی جهت ، تو برای دلیلمی دل برده ای و غایت ناز و دلالمی شاید که این من ظلمت سرشت را...
-
فایز ۸۰
جمعه 13 آبان 1390 20:07
رخت تا در نظر می آرم ای دوست خودم را زنده می پندارم ای دوست ولی چون تو برفتی یار فایز بگو این دل به کی بسپارم ؟ ای دوست
-
مولانا ۵۹
شنبه 30 مهر 1390 18:26
نی با تو و می نشستنم سامان است نی بی تو و می زیستنم امکان است اندیشه در این واقعه سرگردان است این واقعه نیست درد بی درمان است
-
نخستین باده
سهشنبه 19 مهر 1390 03:35
نخستین باده کاندر جام کردند ز چشم مست ساقی وام کردند چو با خود یافتند اهل طرب را شراب بیخودی در جام کردند ز بهر صید دلهای جهانی کمند زلف خوبان دام کردند به گیتی هرکجا درد دلی بود بهم کردند و عشقش نام کردند جمال خویشتن را جلوه دادند به یک جلوه دو عالم رام کردند دلی را تا به دست آرند، هر دم سر زلفین خود را دام کردند چو...
-
ردپا
جمعه 15 مهر 1390 19:19
نم نمک عشقت به قلبم پا گذاشت رد پایی بر دل شیدا گذاشت فصل بارانی چشمانت ، مرا با خیالت روز و شب تنها گذاشت یادگار چشم لیلی با تو بود شور مجنون را به قلبم جا گذاشت سهم ما از عشق تو ، جز درد نیست دیده ام را ابر باران زا گذاشت هیچ گه دل خالی از یادت نشد عشق ، رنج و غصه را با ما گذاشت ح.دشتی
-
فایز۷۹
یکشنبه 10 مهر 1390 17:51
اگر دوران دهد بر بادم ای دوست وگر هجران کند بنیادم ای دوست مکن باور که فایز ، چشم و زلفش رود از خاطر و از یادم ای دوست
-
رفیق
شنبه 2 مهر 1390 01:35
ستاره ی عمرت بلند باد ، رفیق همیشه جاری لبخند و دل شاد ، رفیق یگانه ایزد هستی نگهدار تو باد به زیر سایه ی قرآن و ان یکاد ، رفیق نسیم بوی تو آورد سوی من امروز فروریخت همه خانه ی بیداد ، رفیق امیر بر دل ما نیست غیر حضرت دوست به لوح سینه شده نام تو ایجاد ، رفیق اسیر زلف پریشان و خط و خال نیم ز بیوفایی نامردمان همه فریاد...
-
دلتنگیهای آدمی
سهشنبه 29 شهریور 1390 23:17
دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد هر دانه برفی به اشکی نریخته می ماند سکوت سرشار از ناگفته هاست از حرکات ناکرده اعتراف به عشقهای نهان وشگفتی های بر زبان نیامده و در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت تو ومن............................... برای تو وخویش چشمانی آرزو میکنم...
-
مولانا ۵۸
چهارشنبه 9 شهریور 1390 00:05
من محو خدایم و خدا آن من است هر سوش مجویید که در جان من است سلطان منم و غلط نمایم به شما گویم که کسی هست که سلطان من است
-
شعله سرکش
جمعه 4 شهریور 1390 15:07
لاله دیدم روی زیبا توام آمد بیاد شعله دیدم سرکشی های توام آمد بیاد سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس آرای توام آمد بیاد بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم لرزش زلف سمنسای توام آمد بیاد در چمن پروانه ای آمد ولی ننشسته رفت با حریفان قهر بیجای تو ام آمد بیاد از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید اجتناب رغبت افزای...
-
متن دعای نادعلی
یکشنبه 30 مرداد 1390 23:42
بسم الله الرحمن الرحیم ناد علیا مظهر العجائب .. تجده عونا لک فی النوائب لی الی الله حا جتی و علیه معولی کلما امرته و رمیت منقضی فی ظل الله و یضلل الله ادعوک کل هم و غم سینجلی و بعظمتک یا الله بنبوتک یا محمد بولایتک یا علی یا علی یا علی ادرکنی بحق لطفک الخفی الله اکبر انا من شر اعدائک یری الله صمدی من عندک مددی و علیک...
-
نیایش
یکشنبه 30 مرداد 1390 23:33
إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ خدایا! آنکه به تو معروف گردد، ناشناخته نیست،آنکه به تو پناه آورد، خوار و درمانده نیست،و آنکه تو، به او روی عنایت آوری برده دیگری نیست
-
فایز ۷۸
چهارشنبه 26 مرداد 1390 00:32
اسیرم کرده چشم مستت ای دوست قتیلم کرده تیر شستت ای دوست خوشا فایز رود اندر گدایی ولی دستش بود در دستت ای دوست
-
هنوز .. یادم هست
سهشنبه 11 مرداد 1390 19:44
هنوز گرمی دستهات خوب یادم هست هنوز ساحل و موج و غروب یادم هست قسم به آه غریبانه دلی تنها هنوز خاطره های جنوب یادم هست نرفته ز یادم که بیدلی بودی به گلشن قلبم چو بلبلی بودی یگانه دوران به شور و به مستی شرر زده عشقت سراسر هستی بگو آخر ز چه رو دل زارم تو شکستی خزان شده گلشن قناری پرید دگر رنگ شادی ،دل من ندید دوباره...
-
باز باران با ترانه
جمعه 7 مرداد 1390 23:26
باز باران، با ترانه، با گهرهای فراوان مىخورد بر بام خانه . من به پشت شیشه تنها ایستاده در گذرها، رودها را اوفتاده . شاد و خرم یک دو سه گنجشک پر گو، باز هر دم میپرند این سو و آن سو . میخورد بر شیشه و در مشت و سیلی آسمان امروز دیگر، نیست نیلی . یادم آرد روز باران : گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگلهای گیلان :...
-
عزیز دل
سهشنبه 4 مرداد 1390 15:29
می بوسمت در خواب و در رویا ، عزیز دل در چشم من تنها تویی پیدا ، عزیز دل اشک نهان گنج خداداد من است اما جاری چشمان تو و حاشا ؟ عزیز دل رسم مروت نیست با من این جفاکاری با من به سردی ، دیگران شیدا ! عزیز دل ترس نبودن با تو آشوبی به دل کرده در سینه ام آتش شده برپا ، عزیز دل حس قشنگی بود وقتی خنده میجوشید از چشمه ی لبهات و...
-
مولانا۵۷
پنجشنبه 30 تیر 1390 23:28
در بتکده تا خیال معشوقه ماست رفتن به طواف کعبه در عین خطاست گر کعبه از او بوی ندارد کنش است با بوی وصال او کنش کعبه ی ماست
-
ساقی
یکشنبه 26 تیر 1390 07:56
مستان دوباره ساقی میخانه آمد مستان دوباره باده و پیمانه آمد هیهات اگر ساقی ز یاد خود برانیم دست تولا غیردست او فشانیم دنیا اگر اکنون به ما دردی رسانده ساقی به پشت پرده ی غیبت نشانده یونس صفت در اشکم این دهر پنهان دوری دگر باره ، دوباره جام هجران مینوش از این باده که غمهایم فزون شد دست خودم نی ، حالیا وقت جنون شد وقتی...
-
فایز ۷۷
پنجشنبه 23 تیر 1390 22:42
به گل ، سنبل فروهشته که گیسوست کشیده تیغ چشمانش که ابروست مترجم کرده ابرو یار فایز که بسم الله اینک مصحف روست
-
تولد دوست
شنبه 18 تیر 1390 21:59
سرت بادا همیشه گرم از می **** به بزمت تار و چنگ و ناله ی نی یگانه ایزد هستی پناهت **** بریزد خنده در جام نگاهت اشارت کرد ساقی جام بردار **** ز بزم می گساران کام بردار مبارک باد این فرخنده ایام **** لبانت پر ز خنده صبح تا شام کرانه تا کرانه آبی آب **** نوازش می کند دستان مهتاب نسیم روح بخش صبحگاهی **** سپیده سر زد و...