-
مولانا۱۴
یکشنبه 14 تیر 1388 05:43
منصور بد آن خواجه که در راه خدا ار پنبه تن جامه جان کرد جدا منصور کجا گفت اناالحق ،می گفت منصور کجا بود ، خدا بود خدا
-
احترام پدر/رهی معیری
یکشنبه 14 تیر 1388 05:34
مباش جان پدر غافل از مقام پدر که واجب است به فرزند احترام پدر اگر زمانه به نام تو افتخار کند تو در زمانه مکن فخر جز به نام پدر رهی معیری
-
مدح جوادالائمه
جمعه 12 تیر 1388 02:16
ای رهبری که بر همه عالم سر آمدی هم یادگار حیدر و هم سبط احمدی از جود بی کران تو جواد الائمه ای بابت علی ، ولی تو به نام محمدی
-
فایز۳۷
پنجشنبه 11 تیر 1388 07:03
به رویش زلف اندر پیچ و تاب است همان این اضطراب از التهاب است از آن فایز ! سیه فام است زلفش که دایم در جوار آفتاب است
-
مولانا۱۳
سهشنبه 9 تیر 1388 20:45
ای داده به نان گوهر ایمانی را داده به جوی قلب یکی کانی را نمرود چو دل را به خلیلی نسپرد بسپرد به پشه لاجرم جانی را
-
دیده بگشا / علی معلم
پنجشنبه 4 تیر 1388 02:46
دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا دیده بگشا بر عدم ای مستی هستی فزا دیده بگشا ای پس از سوءالقضا حسن القضا دیده بگشا از کرم ، رنجور دردستان ، علی بحر مروارید غم ، گنجور مردستان ،علی دیده بگشا رنج انسان بین و سیل اشک و آه کبر پستان بین و جام جهل و فرجام گناه تیر و ترکش ، خون و آتش ،خشم سرکش ، بیم چاه دیده بگشا بر ستم ،...
-
مولانا ۱۲
چهارشنبه 3 تیر 1388 20:10
پرورد بناز و نعمت آندوست مرا بر دوخت مرقع از رگ و پوست مرا تن خرقه و اندر او دل ما صوفی عالم همه خانقاه و شیخ اوست مرا
-
مولانا۱۱
سهشنبه 2 تیر 1388 06:11
از باده لعل ناب شد گوهر ما آید به فغان ز دست ما ساغر ما از بس که خوریم می همی بر سر می ما در سر می شدیم و می در سر ما
-
فایز۳۶
دوشنبه 1 تیر 1388 06:40
نه هر رخشنده کوکب آفتاب است نه هر پیغمبری صاحب کتاب است نه هر شیرین شود معشوقه ، فایز نه هر آب روان بینی گلاب است
-
مولانا۱۰
دوشنبه 1 تیر 1388 06:37
تا با تو بوم نخسبم از یاری ها تا بی تو بوم نخسبم از زاری ها سبحان الله که هر دو شب بیدارم تو فرق نگر میان بیداری ها
-
نیایش / شهید چمران
شنبه 30 خرداد 1388 20:48
نیایش شهید دکتر مصطفی چمران قبل از شهادت بسم الله الرحمن الرحیم من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد ورنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، وارزش هر انسانی به اندازه درد ورنجی است که در این راه تحمل کرده است ، ومی بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا ورنج ودرد شده اند ، علی...
-
مولانا۹
شنبه 30 خرداد 1388 05:45
کوتاه کند زمانه این دمدمه را وز هم بدرد گرگ فنا این رمه را اندر سر هر کسی غروریست ولی سیل اجل از قفا زند این همه را
-
زندگی / مریم حیدرزاده
جمعه 29 خرداد 1388 20:31
این زندگی غمزده غیر از قفسی نیست تنها نفسی هست ولی همنفسی نیست این قدر نپرسید کجا رفت و کی آمد اشعار پراکنده من مال کسی نیست مریم حیدرزاده
-
ترانه میدونم
جمعه 29 خرداد 1388 20:28
میدونم چشمای رنگی ندارم صورت خیلی قشنگی ندارم میدونم کوچیکه خونه ام میدونم خیلی بی نام و نشونم میدونم میدونم ساده اس لباسم عزیزم واسه تو یه ناشناسم عزیزم صدای خوبی ندارم میدونم برای عشق تو اما ،می خونم بنیامین88
-
پنجره
جمعه 29 خرداد 1388 10:11
کلیک کنید
-
فایز۳۵
جمعه 29 خرداد 1388 06:20
دل من همچو رستم در عتاب است چو توران ملک سلم از او خراب است رقیب گرسیوز و فایز ، سیاوش فرنگیس عشق و دل افراسیاب است
-
نیایش/ دکتر شریعتی
جمعه 29 خرداد 1388 06:17
خدایا آتش مقدس شک را آن چنان در من بیفروز تا همه ی یقین هایی را که در من نقش کرده اند ، بسوزد وآن گاه از پس توده ی این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار ، طلوع کند خدایا به هر که دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر می داری ، بچشان که دوست داشتن از عشق برتر خدایا...
-
موعود
پنجشنبه 28 خرداد 1388 20:38
-
خاطره
پنجشنبه 28 خرداد 1388 06:19
واسه موعود از بقالی سر کوچه مون ، شیرین عسل میگیرم از مستجیر می پرسم معادل عربی ، شیرین عسل چیه میگه تو زبون عربی نداریم میگم حکایت اون باباس که ازش پرسیدن آش سرد شده تو زبون عربیه چیه گفتش نمیذاریم سرد شده ، آشو گرم میخوریم ....
-
با لاله که گفت / دکتر شریعتی
پنجشنبه 28 خرداد 1388 06:07
از دیده به جای اشک خون می آید دل خون شده ،از دیده برون می اید دل خون شد از این غصه که از قصه عشق می دید که آهنگ جنون می اید می رفت و دو چشم انتظارم بر راه کان عمر که رفته ،باز چون می آید با لاله که گفت حال ما را که چنین دل سوخته و غرقه به خون می آید کوتاه کن این قصه ی جان سوز ای شمع کز صحبت تو ، بوی جنون می آید دکتر...
-
دلم گرفت / اهورا
چهارشنبه 27 خرداد 1388 21:30
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس تو این غبار ، تو این سکوت چه بی صدا ، نفس نفس از این نامهربونی ها ، دارم از غصه می میرم رفیق روز تنهایی ، یه روز دستاتو می گیرم تو این شب گریه می تونی پناه هق هقم باشی تو ای هم زاد هم خونه چی میشه عاشقم باشی دوباره من ،دوباره تو ،دوباره عشق ،دوباره ما دو هم نفس ،دو هم زبون ،دو هم...
-
مولانا۸
سهشنبه 26 خرداد 1388 20:04
عاشق همه سال مست و رسوا بادا دیوانه و شوریده و شیدا بادا با هشیاری غصه هر چیز خوریم چون مست شویم هر چه بادا بادا
-
زیر بار زور /بهار
سهشنبه 26 خرداد 1388 05:42
دو رویه زیر نیش مار خفتن سه پشته روی شاخ مور رفتن تن روغن زده با زحمت و زور میان لانه زنبور رفتن به کوه بیستون بی رهنمایی شبانه با دو چشم کور رفتن میان لرز و تب با جسم پر زخم زمستان زیر آب شور رفتن برهنه زخمهای سخت خوردن پیاده راههای دور رفتن به پیش من هزاران بار خوشتر که یک جو زیر بار زور رفتن محمدتقی بهار
-
مولانا۷
دوشنبه 25 خرداد 1388 21:37
افسوس که بیگاه شد و ما تنها در دریائی کرانه اش نا پیدا کشتی و شب و غمام و ما میرانیم در بحر خدا به فضل و توفیق خدا
-
سحر
دوشنبه 25 خرداد 1388 06:39
شاد شادم که سحر می آید دلبر من ز سفر می آید از پی شام سیاه هجران ماه من آه به در می اید شادمانم که فراق یاران عاقبت چونکه به سر می آید صدف هجر و فراقش بشکست یار من همچو گهر می آید آسمان از رخ او روشن گشت پرتو نور قمر می آید شادکامی مرا وصفی نیست کام دل شیر و شکر می آید شب یلدای جدایی بگذشت سحر وصل و ظفر می آید وز خیال...
-
فایز۳۴
دوشنبه 25 خرداد 1388 06:27
اگر در عهد ، ابروت منکر ماست ولی تصدیق تو چشمان شهلاست لب و دندان و زلف وخال ، فایز مرا زین چهار شاهد قطع دعواست
-
روز مادر
یکشنبه 24 خرداد 1388 21:56
خواستم از این همه حرف و حدیث یک کلام ناب تقدیمت کنم جمله ای گویم تو را ای مادرم لحظه ای کوتاه تکریمت کنم هدیه ای از بهر این روز بزرگ پیشکش من سوی درگاهت کنم هاله ای گردم و هم پروانه وار بوسه ای بر صورت ماهت کنم لیک نتوانم بگویم جمله ای و عشق و ایثار تو را معنی کنم جز که دوستت دارم و در این دلم جشن روز مادران بر پا کنم...
-
مادر
شنبه 23 خرداد 1388 21:19
مهربانم جان من بادا فدایت انعکاس عشق در موج صدایت در همه گیتی بجز مادر نباشد رنگ می بازد محبت پیش پایت .... ح.د
-
مولانا6
جمعه 22 خرداد 1388 20:36
خود را به حیل در افکنم مست آنجا تابنگرم آن جان جهان هست آنجا یا پای رساندم به مقصود و مراد یا سر بدهم همچو دل از دستم آنجا
-
مولانا5
جمعه 22 خرداد 1388 12:36
بر رهگذر بلا نهادم دل را خاصی ازپی تو پای گشادم دل را از باد مرا بوی تو آمد امروز شکرانه آن به باد دادم دل را