افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

حر ابن یزید ریاحی

حالت چشمان سردار سپاه

پر ز شرم و پر زاندوه و غم است

روزهایی را که ره بر شاه بست

چون گناه سر زده از آدم است

راه عشق از کربلا خواهد گذشت

محور هفت آسمان و عالم است

یادش آمد چون ز کوفه شد برون

با سپاهی که هزاران ملجم است

آسمان دادش ندا ، صد تهنیت

پیشواز تو رسول اکرم است

حال می لرزید سرداری که او 

در دلیری همچو گیو و رستم است

یاحسین ، راهی به توبه باز هست

جان ناقابل به راه تو ، کم است .

ح.د

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد