افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

مدح شهید حاج عبدالحسین برونسی

عمر ما بگذشت در عشق علی {ع}

در ره مولا نشاید کاهلی

بی گمان پهلو شکسته مادرم

لحظه ی آخر بیایید بر برم

در جهان جز حضرتش یاری نبود

با عدو الله مرا کاری نبود

آسمان زانو اگر زد در برم

علتش آنکه غلام حیدرم

لب به ذکر یا علی شیرین شود

آدم از این کیمیا زرین شود

حس و حالی در توسل دیده ام

باده از دست ولی نوشیده ام

سر به راه دین و قرآن داده ام

همچو سروی بر زمین افتاده ام

یاد مادر در دلم گشتی فزون

آن دمی که جسم من شد لاله گون

ناشناسان را خدا شد آشنا

همچو زهرا {س} مدفنم در سینه ها

برد ما را هو چرا سوی بهشت ؟

- چون شهادت گشت ما را سرنوشت

راه ما راه علی مرتضی {ع} است

تا ابد سرها به روی نیزه هاست

وقت آن آمد که جانبازی کنم

در حریم عشق سر بازی کنم

نام زهرا {س} بر لب من دایما"

جان بدادم در ره دین و وطن

سرفراز و فاتح بدر و حنین

سجده آوردم به در گاه حسین {ع}

یا رب این ذکری که دایم بر لب است

حرفی از زیبا کلام زینب {س} است

ما رایت الا جمیلا" یا حسین {ع}

در رهت گشتم قتیلا" یا حسین {ع}

حسین دشتی