افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

شهریور

مگر شهریور از فصل بهار است ؟

که سبزه بردمید و گل به بار است

به برگ هفتمش بنوشته با زر

به دنیا نام نیکت پایدار است

تمام لحظه ها بوی تو دارند

تویی که مه ز رویت شرمسار است 

مرا نوروز دیگر باشد این روز

به سینه عشق پاکت یادگار است

دلم اما پی هجرانت ای جان

به دیدار شما امیدوار است .

حسین دشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد