چون نسیم صبحگاهی
رفته ای از دستم اما
عطر خوش بوی عجیبی
مانده از زلف تو بر جا
بی تو در بن بست تردید
خنده بر لبهام خشکید
تا مرا دیوانه ای دید
بانگ زد ای مرد تنها ......