افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

ر ییس / یغما گلرویی

ردی از خون باقی مونده پشت سر

کوچه های بی سرانجام روبرو

یه نفر جونشو بالا میاره

توی بهت این شب بی آبرو

روی آسفالت سیاه روزگار

دیدن سرخی خون دیدنی نیست

همه جاده ها به دره می رسن

همه کوچه ها به تابلوهای ایست ....

تو خیمه شب بازی شب 

عروسک بازی نباش

اونکه سر نخ دستشه 

خونشو رو صحنه بپاش

تنها رفیق قیمتیه 

اینو هزار بار بنویس

زانو نزن به سایه ها

تن نده به امر رییس ......

یغما گلرویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد