افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

هو مدد

برای هیلدا

هو مدد هو که تحمل بکنم بار غمش 

مرغ عشقی که برفته است ز طرف چمنش 

یاد باد آن همه ایام که با هم بودیم 

بس غزلها که شنیدیم ز شیرین دهنش 

لرزش اشک کنون می چکد از دیده من 

از کفم رفته پدر همچو سهیل یمنش 

دعوتی بود ز یزدان و جوابش لبیک 

پر کشیده است ز دنیا به سرای عدنش 

از همه مسئلت صبر جزیلی دارم 

ای دریغا که شده خاک کنون چون وطنش 

ح.د

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد