نامه ای از دوست
ما همه جوانانی بودیم در گلستان طبیعت زندگی .
هر روز به روی خورشید زندگی لبخند می زدیم . هر روز شور بود ، شوق بود و جوانی .
هر روز عشق بود و امید بود و شادی . معصومانه چشم به فردا داشتیم .
بی پروا و شاد در آسمان زندگی پرواز می کردیم .
دلی پر از صمیمیت و عطوفت داشتیم و غم دنیا را هیچ می پنداشتیم .
جمعی بودیم 4 نفره که هنگام غم و شادی با هم بودیم ، ولی امروز ......
امروز به ضرب تازیانه روزگار جمع ما پاشیده شده از هم ، هر کدام به سراغ سرنوشت
مستقل و مبهم خود در گوشه های مختلف این دیر کهن به نام وطن پخش شدیم و کنون هیچ
نشانی از هم نداریم .......!؟
می گویند امروز و هر روز یادش بخیر دیروز
مجید فرید
خریداران وی پی ان عجله کنید !!! فقط تا 20 خردلد فرصت دارید . اکانت های 12 ماهه فقط 20000 تومان و با خرید اکانت های 6 ماهه یک ماه هم از ما هدیه دریافت نمائید
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
درود
از لطف حضرتعالی مسرورم
به امید دیدار
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
با سلام
دوست عزیز اگر تمایل به تبادل لینک داری به سایت ما سر بزن
موفق باشی