جستجویم عاقبت پایان گرفت
تا که دستم یوسف زهرا گرفت
روز و شب دنبال حق گشتم ولی
با وجودت روز و شب معنا گرفت
دایما در فکرتم ایکاش اما لحظه ای
از شرار برق چشمانت دلم غوغا گرفت
چون که دنیا تیره گشته زین همه دود ستم
غصه های جانگدازت خواب را از گرفت
یا به مکه یا مدینه ، کربلایی یا نجف
این دل خسته سراغ اینجا و هم آنجا گرفت
عصر غیبت کی به آخر میرسد جانا بیا
آتش هجران مرا از فرق سر تا پا گرفت
جمکرانت توتیای دیده های انتظار
العجل و ادرکنی مردم کنون بالا گرفت....
ح.د