افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

دور از خیال همه

دور از خیال همه ، در خیالمی

با من بگو که همان سیب کالمی

تو روزنی غزل نور بر دلی

داری جواب ؟ راه گشای سوُالمی

ای عشق ، گرچه مرا زنده میکنی

خود حق بده که اکثر شبها وبالمی

آهی و ماهتاب به ظلمت سرای من

ماهی ولی نزاری و هر شب هلالمی

مدلول بی جهت ، تو برای دلیلمی

دل برده ای و غایت ناز و دلالمی

شاید که این من ظلمت سرشت را

ضالی ز ضالینی و دام ظلالمی

هر چند من هنوز ندانم که کیستی

اما بدان که باعث شعری و حالمی

کی میشود که داد برآرم بر آفتاب

که ای مهربانترین تو خیال محالمی

آخر تو کیستی ؟ به جنونم کشانده ای

بهر سرودن غزل تر ، مجالمی

صد سیب سرخ رسیده برای تو

تنها بگو که برای همیشه که مالمی

حسن دشتی ( مجنون الشعراء )

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
تبار - سهراب گله گیریان دوشنبه 30 آبان 1390 ساعت 09:20 http://tabar.blogfa.com/

سلام بزرگوار
قلمت جاوید و پرکار

مرسی استاد
این شعر سروده داداشم حسن هستش
پاینده باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد