افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

سیب

سیبم به سر نیوتن افتاده شدم

از مادر گیتی ز چه رو زاده شدم ؟

سنگم که دهم موج به مرداب خرد

عشق آمد و در خم شدم و باده شدم .

ح.دشتی

نظرات 2 + ارسال نظر
کرامت سه‌شنبه 13 تیر 1391 ساعت 20:32

درود بر دوست و هسایه عزیزم حسین. مرحبا

کرامت چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 10:53

بر ایزه مه پس جومی تلیست.... هلاکم مو هلاک زلف خیست
کلام آخره سیت گفته باشم .... همی چیت خوبه الی باد و فیست
کرامت

بسیار زیبا ، احتمالا این فتح البابی در شعر 4 پاره فولکوریک شهرمان خواهد شد انشاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد