الفتی با دل من ، یاد تو داشت
غصه ی پنجه ی صیاد تو داشت
دم به دم یاد تو چون می افتاد
گله مند از غم بیداد تو داشت
ح.د
چه تلخ صید یادت ماندمو تو فقط بال بال زدنم را نگریستی.....
دو صیادیم ما ، هر کس دگر رابه دام آرد و خون سازد جگر رادو صیادیم ما ؟ هرگز ! دو صیدیمبدانیم دوست قدر یکدگر را...
چه تلخ صید یادت ماندم
و تو فقط بال بال زدنم را نگریستی.....
دو صیادیم ما ، هر کس دگر را
به دام آرد و خون سازد جگر را
دو صیادیم ما ؟ هرگز ! دو صیدیم
بدانیم دوست قدر یکدگر را...