افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

شاهد

شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم ؟

ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم ؟

نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم

زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم ؟

از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند

سخت دلبسته ی این ایل و تبارم ، چه کنم ؟

من کزین فاصله غارت شده چشم توام

چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم ؟

یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است

میله های قفسم را نشمارم ، چه کنم ؟


مرحوم سید حسن حسینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد