یاد تو هر گه که در قلبم نشست
بفض تلخی در گلوی من شکست
نم نمک اشکی ز چشمانم چکید
آهی از حسرت دل زارم کشید
اسم تو چون آرزویی دوردست
رسم تو بیداد از روز الست
می شود صد مثنوی از غم سرود
می شود هم هیچگه غمگین نبود
یاد تو اما همه غم پرور است
دوستی تو ز نوعی دیگر است
لب به لب سینه چو غمگین میشود
داغ هجران تو سنگین می شود
سر اگر بازم به راه تو رواست
در قیامت بین ما داور خداست .
ح.د