افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

رها


نثارت دل و قلب و روحم همه

بدونت وجودم پر از واهمه


امیر دل بی قرارم تویی

دلیل غم بی شمارم تویی


رها چون گل قاصدک بوده ام

کنون در کنار تو آسوده ام


گسستن دگر نبود آسان ز تو

کویرم ... همه لطف باران ز تو


هلاهل چه دانی ؟ همه هجر توست

که مهرت به دل نهاد روز نخست


لبانم اگر بوسه باران شدی !!

دلم سبز همچون بهاران شدی !!


گمانم همه با تو معنا شود

جهان نازنین با تو زیبا شود .


ح.د


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد