افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

سرو

سرو ، نام دگر توست

به گلشن  خبر توست

چنان حادثه هستی و

به قلبم شرر توست

*

اهورایی و ‍‍پاکی

نه زمینی و نه خاکی

چنان آتش سوزنده

گمانم  خم تاکی

*

رهایی و روانی

وه چه شیرین بیانی

کشتی عمر من اشکست

تویی آن رمز جوانی 

*

آب حیوان نگاهت

و آندو زلفان سیاهت

دل ما را به اسیری ببرد

جیش و سپاهت .

*

حسین دشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد