ای صدایت مژده ی فصل بهار
کی به پایان میرسد این انتظار ؟
هستی ام از کف برفت از دست تو
پاک بازم نازنین در این قمار
توسن یاد تو می تازد به دل
خاطرات خوبت ای چابک سوار
راه بس طولانی و پر حادثه
حافظی بر راه این عاشق گمار
از صدای دلکش پیر مغان
گوشه ای در جان این بیدل گذار
مستی من از خم انگور نیست
از ازل مست می رویت شمار .
حسین دشتی