افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

تولد

به دختر عمه ام که امشب تولد مرحوم پسرشه 

*

از برای تولدت مادر

جای کیکت رطب بیاوردم

روی سنگ مزارت ای مادر

سفره ای را زجان بگستردم

آه ای نازنین من ، پسرم

خود ندیدی چه آمده به سرم

رفتی ای جان نه وقت رفتن بود

بازگرد ای پناه و همسفرم

روز میلاد توست اما من

بر مزارت به سوگ بنشستم

همه ساله به جشن و شادی و شعر

آه ز امسال غصه و ماتم

همه ساله چه هدیه هایی بود

از گل و سنبل و عطر و لباس

لیک امسال بهر شادی تو 

هدیه ام فاتحه است با صلوات .

حسین دشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد