افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...
افسونگر دلها

افسونگر دلها

چون زمزمه رود و چو آوای شباهنگ . .. افسونگر دلها بود افسانه دشتی...

شاه جهان

سپیده سر زد و یارم نیامد

سحر بگذشت و دلدارم نیامد

امین و مونس جانم نیامد

به دشت تشنه بارانم نیامد

رسانش ای خدا که آزرده گشتم

به کوی عاشقی  آواره گشتم

امیدم را مکن نومید یا رب

که افتادم کنون از تاب و از تب

خزان عمر ما را کن بهاری

خدایا مردم از چشم انتظاری

امانتدار خوبی بود دلدار

دل ما را بگشتی او خریدار

نهان هرگز نخواهم ساخت مهرش

چرا با عاشقش گردیده قهرش ؟

مسلمانان به گوش او رسانید

به وصفش گفته ام : شاه جهانید .

حسین دشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد